دیکشنری
داستان آبیدیک
frying fry
fɹa͡iɪŋ fɹa͡i
english
1
general
::
see OTHER FISH TO FRY; OUT OF THE FRYING PAN; SMALL FRY.
American Heritage Idioms
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FRUMPY
FRUSTRATE
FRUSTRATED
FRUSTRATES
FRUSTRATING
FRUSTRATION
FRUSTULE
FRUSTUM
FRUTESCENCE
FRUTESCENT
FRUTEX
FRUTICOSE
FRY
FRY UP
FRYER
FRYING FRY
FRYING PAN
FTIR
FTLS
FTP
FTRACTION TO TORQUE
FUBSY
FUCATE
FUCH’S CORNEAL DYSTROPHY
FUCHSIA
FUCHSIN
FUCHSINE
FUCK
FUCK AROUND
FUCK OFF
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید